ولنتاین و الگوی عاشقی

خدمت همه دوستان عزیز سلام و عرض ادب دارم

25 بهمن ماه روز ولنتاین بود و همچنین روز میلاد حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) 

به این فکر میکردم که در روز ولنتاین که مربوط به عشق انسانهاست (عشق به هر کسی اعم از خدا و اهل بیت و مادر و همسر و یا حتی به دوست) که متاسفانه در بین جوانان ما فقط از نوع آخرش یعنی عشق یه دوست مطرح هست اونم از نوع جنس مخالفش؛ ولی بنظرم تو این روز میتوان عشق خواهر و برادری رو به رخ جهان کشید ؛ عشقی از نوع زینبی به برادرش حسین(علیه السلام).

خب الان شما به عنوان یک مخاطب نظرتون در مورد این مطلبی که گفتم چیه؟ و اینکه شما از رابطه ی عشق و عاشقی این خواهر و برادر چه مواردی به ذهنتون میرسه و چی میدونید؟، بیان کنید

۲۴ صندوقچه انسان درقیامت

حدیثی را از کتاب عدة الداعی ذکر میکنم:

عن رسول الله صلى الله عليه و آله : يُفتَحُ لِلعَبدِ يَومَ القِيامَةِ عَلى كُلِّ يَومٍ مِن أيّامِ عُمرِهِ أربَعَةٌ و عِشرونَ خَزانَةً ـ عَدَدَ ساعاتِ اللَّيلِ و النَّهارِ ـ فخَزانَةٌ يَجِدُها مَملوءَةً نورا و سُرورا فيَنالُهُ عِندَ مُشاهَدَتِها مِنَ الفَرَحِ وَ السُّرورِ ما لَو وُزِّعَ عَلى أهلِ النّارِ لأَدهَشَهُم عَنِ الإحساسِ بِألَمِ النّارِ ، و هِيَ السّاعَةُ الّتي أطاعَ فيها رَبَّهُ ، ثُمَّ يُفتَحُ لَهُ خَزانَةٌ اُخرى فيَراها مُظلِمَةً مُنتِنَةً مُفزِعَةً فيَنالُهُ عِندَ مُشاهَدَتِها مِنَ الفَزَعِ و الجَزَعِ ما لَو قُسِّمَ عَلى أهلِ الجَنَّةِ لَنَغَّصَ عَلَيهِم نَعيمَها ، و هِيَ السّاعَةُ الّتي عَصى فيها رَبَّهُ ، ثُمَّ يُفتَحُ لَهُ خَزانَةٌ اُخرى فيَراها فارِغَةً لَيسَ فيها ما يَسُرُّهُ و لا ما يَسوؤهُ ، و هِيَ السّاعَةُ الّتي نامَ فيها أوِ اشتَغَلَ فيها بِشَيءٍ مِن مُباحاتِ الدّنيا ، فيَنالُهُ مِنَ الغَبنِ و الأسَفِ عَلى فَواتِها ـ حَيثُ كانَ مُتَمَكِّنا مِن أن يَملَأها حَسَناتٍ ـ ما لا يوصَفُ ، و مِن هذا قَولُهُ تَعالى : «ذلكَ يَومُ التَّغابُنِ» تغابن /9

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند : در روز قيامت براى هر روز از روزهاى عمر انسان بيست و چهار گنجينه، به تعداد ساعات شبانه روز، گشوده مى شود. گنجينه اى را پر از نور و شادمانى مى بيند و با مشاهده آن چنان شادى و سرورى به او دست مى دهد كه اگر ميان دوزخيان تقسيم شود احساسِ دردِ آتش را از يادشان مى برد. اين گنجينه ساعتى است كه در آن پروردگارش را اطاعت كرده است

سپس گنجينه ديگرى برايش باز مى شود و آن را تاريك و بدبو و وحشتناك مى يابد و از مشاهده آن چنان ترس و وحشتى به او دست مى دهد كه اگر ميان بهشتيان تقسيم شود، نعمتِ بهشت را به كام آنها تلخ مى سازد و آن ساعتى است كه در آن پروردگارش را نافرمانى كرده است.

آن گاه گنجينه ديگرى برايش گشوده مى شود و آن را خالى مى يابد و در آن چيزى كه او را شادمان يا ناراحت كند يافت نمى شود و آن ساعتى است كه در آن خواب بوده يا به امور مباح دنيا اشتغال داشته است. پس، از اين كه مى توانسته اين ساعت و لحظات را با كارهاى خوب پُر كند و نكرده چنان احساسى از غبن و اندوه به او دست مى دهد كه در وصف نمى گنجد. و از اين باب است اين سخنِ خداوند متعال: «آن [روز] روز حسرت خوردن است».

 *عده الداعی ص 113